
چند روز پيش و در تاريخ 31 سرطان نشستی بين نمايندگان كشورهای اروپايی، امريكا و انگلستان در ايتاليا برگزار شد و برای نخستين بار، كشورهای جهان بهطور صريح خواهان ايجاد حكومت انتقالی برای پيشرفت مذاكرات صلح به دولت افغانستان و طالبان شده است. صدور اين اعلاميه درست چند روز بعد از سخنان نعيم وردك، سخنگوی طالبان، مبنی بر مشروط كردن ايجاد آتشبس به كنار رفتن غنی از قدرت، مطرح ميشود.
در اين اعلامیه ذکرشده است كه جامعه جهانی از طولانی بودن روند توافقات اساسی در بخش ساختار سياسی آينده افغانستان و تدوين قانون اساسی جديد آگاه است و ازاینرو بهتر است كه طرفين درگيری بر سر دو موضوع مهم ديگر يعنی ايجاد آتشبس و طرح يك حكومت انتقالی فراگير توافق كنند. كشورهای غربی در اين متن بر حمايت از نيروهای امنيتی تأکید كرده ولی ادامه كمكهايش را مشروط به دولتداری خوب و رعايت حقوق بشر دانستهاند. در اين اعلاميه همچنين تأکید شده است كه جامعه جهانی حكومتی را كه از راه زور در افغانستان به قدرت برسد، پشتيبانی نخواهد كرد.
همچنين در اين اعلاميه شروطی هم برای حكومت انتقالی و هم توافق فراگير آينده افغانستان ذکرشده است كه شامل 1- همهشمول بودن حكومت آينده، 2- انتخاب زعيم توسط مردم، 3- رعايت حقوق بشر و حقوق اقليتها و زنان، 4- مبارزه جدی با گروههای تروريستی در افغانستان و 5- الزام اين كشور بر تعهدات بینالمللی ميباشد. در اين اعلاميه بر لزوم پايان خشونت كنونی از سوی طالبان هم اشارهشده است.
اين در حالی است كه مذاكرات چند روز پيش ميان هيئت بلندپايه دولت و نمايندگان طالبان، باوجودی كه انتظار زيادی از آن ميرفت، بدون به دست آوردن دستاورد ملموسی به پايان رسيد و هيچ گرهی از مشكلات فعلی كشور در اين دور گفتگوها گشوده نشد. اين نشست بينتيجه، بهخوبی نشان داد كه رسيدن به صلح چقدر دشوار بوده و اين آرزوی مردم افغانستان حداقل به اين زوديها و بدون عقبنشينی معنیدار طرفين درگير از مواضع خود ممكن نيست.
آنچه اعلاميه جديد كشورهای غربی در مورد صلح افغانستان را برجسته ميكند، طرح ايجاد حكومت موقت برای نخستين بار از سوی كشورهای جهان برای حل مشكل فعلی افغانستان است. اين موضوع برای دولت كنونی افغانستان خبر خوشايندی نبود؛ اما گنجاندن شروط پنجگانه در اين اعلاميه، برای حكومت كنونی با توجه به رويكرد مبهم طالبان نسبت به آينده افغانستان، مهم و ارزشمند است. حكومت فعلی افغانستان خود را دولت قانونی كشور دانسته و حساب ويژهای بر حمايت جهانی از خود بازکرده بود. اما گويا ورق در حال برگشتن است و متحدان سابق حكومت مركزی افغانستان ديگر علاقهای به حفظ ساختار سياسی كنونی و حمايت بیقیدوشرط از آن ندارند.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی افغانستان با صدور اعلاميهای از اين بيانيه كشورهای غربی استقبال كرده و با اشاره به پنج اصل مطرحشده در اين بيانيه، آن را نشانه توجه جامعه جهانی به خواستههای مردم افغانستان براي ايجاد صلح و ثبات در كشور دانسته است.
طالبان تا هنوز در اين مورد واكنشی از خود نشان ندادهاند.
با توجه به اظهارات چند روز پيش آقای نعيم وردك مبنی برکنار رفتن آقای غنی، بيانيه كشورهای غربی از اين زاويه برای طالبان يك دستاورد مهم تلقی خواهد شد. اما شروطی كه كشورهای قدرتمند جهان برای حكومت آینده افغانستان پیشبینی کردهاند، مواردی نيستند كه طالبان به آن روی خوش نشان دهند. اين گروه تا اينجای كار تلاش كرده است تا با اتخاذ مواضع مبهم و گنگ در مورد آينده سياسی افغانستان، از زير بار فشار اذهان عمومی جهانيان نسبت به حفظ دستاوردهای چند سال اخير در افغانستان شانه خالی كنند.
به نظر ميرسد كه گنجاندن شروط پنجگانه كشورهای اروپايی در اعلامیه اخيرشان بهطور مستقيم طالبان را با چالش بزرگی مواجه خواهد كرد. طالبان برای نخستين بار تحتفشار قرارگرفته تا موضع خود را در قبال حكومت آينده و نوع آن مشخص و معين كند. پذيرفتن و نپذيرفتن اين شروط از سوی طالبان-البته درصورتیکه جهانيان بر شروط پنچگانه خود پايبند بمانند- حياتی و سرنوشتساز است. پذيرفتن اين شروط، به معنی انصراف از امارت اسلامی و تسلط یکجانبه بر آينده سياسی افغانستان است. بعيد است كه طالبان با انتخابات آزاد برای انتخاب زعيم آينده كشور موافقت كنند. آنها از همين حالا میدانند كه در اين صورت، بازنده صندوقهای رأی خواهند بود. بندهای ديگر اين اعلاميه، بازهم برای اين گروه تندرو و افراطی چالش زا است. عمده سربازان اين گروه را شاگردان مدارس پاكستان تشكيل ميدهد كه اين دسته از سربازان شستشوی مغزی شده، بههیچعنوان با آزادیهای مدنی و حفظ دستاوردهای چند سال اخير در بخش رعايت حقوق بشر و حقوق اقليتها موافقت نخواهند كرد. پایبند بودن به معاهدات بینالمللی از سوی حكومت آينده افغانستان بازهم برای طالبان مشکلآفرین خواهد بود. احتمالاً اين گروه تمايلی به پایبند بودن به تعهدات حكومتهای كرزی و غنی و خصوصاً پيمانهای استراتژیک با قدرتهای غربی نخواهند داشت.
با توجه به استقبال حكومت مركزی از اين اعلاميه؛ حالا توپ در ميدان طالبان است كه بهطور واضح و شفاف در مورد پذيرفتن و يا رد كردن موارد طرحشده در اين اعلاميه نظرات خود را ابراز كنند. نپذيرفتن بندهای اين اعلاميه از سوی طالبان، مشروعيت جهانی اين گروه را خدشهدار خواهد كرد. از سوی ديگر، پيشرويهای خیرهکننده طالبان در چند ماه اخير ای گروه را وسوسه كرده است تا بدون توجه به كشورهای جهان و فقط با تکیهبر حمايت پاكستان كار را يكسره كند، اما اجماع جهانی در حمايت از حكومت مركزی ميتواند موازنه جنگ را به ضرر طالبان تغيير دهد. بايد توجه كرد كه اين گروه تا هنوز يك گروه شبهنظامی بدون پشتيبانی آتش سنگين بوده و در برابر حملات منسجم زمينی و هوايی و حمايت استخباراتی خارجيها بهشدت آسیبپذیر است. احتمال اينكه طالبان بازهم با همين سرعت به پیشرویهای خود ادامه دهد، حالا بسيار كمتر از گذشته شده است. حملات آمریکاییها به طالبان در روزهاي اخير پيام واضحی برای اين گروه بود تا متوجه عواقب كارشان باشند.
بايد ديد كه طالبان چگونه با اين چالش و مشكل به وجود آمده برخورد خواهند كرد. احتمالاً واكنش اين گروه نسبت به اين اطلاعيه، موازنه در افغانستان را به نفع و يا ضرر اين گروه دچار تغييرات اساسی خواهد كرد.
خواست کشورهای غربی در حقیقت همین بود که یک دوره گذار را برای افغانستان ایجاد کنند. از اینکه حکومت افغانستان آن را نمی پذیرفت غربی ها برای قدرتمند شدن طالبان کمکی زیادی کردند وآنان اکنون به یک نیروی توانمند در میدان جنگ در افغانستان تبدیل شدند ودر برابر نیروهای نظامی حکومت افغانستان وخیزش های مردمی می جنگند. وگرنه طالب تا چند ماه قبل جرئت چنین جنگیدن را نداشت. ولی غربی ها متأسفانه اشتباه می کنند. سیاست مداران دیگر هم هستند که می خواهند وضعیت را بگونه دیگر به نفع شان در افغانستان تغییر دهند به مثل حامد کرزی. اما در این اواخر حامد کرزی هم یک درس خوب از رفتار طالبان گرفت وخدا کند دانسته باشد که طالب جز به خود با کسی دیگر وفا دار نیستند. همچنان افراد دیگر مانند خلیل زاد در پی ایجاد حکومت تک قومی در افغانستان است ودر ضمن با تغییر قانون اساسی این بار باید تصریح شود که رییس جمهور از قوم پشتون است تا که جنگ بر کرسی ریاست جمهوری میان اقوام را به یکبارگی از بین ببرد وتاریخ قوم گرایی حکومت را حفظ کنند از دست ندهند. آنچه غربی ها برای افغانستان پیشکش می کنند دیگران از آن قسمی دیگر بنحو می خواهند استفاده کنند. از این لحاظ غرب نمی تواند سیاست خود را به صورت سالم در افغانستان مدیریت کند ودر عوض باعث ایجا نابسامانی ها وتشدید جنگ می شود که نشان دهنده ناکامی در غرب افغانستان نیز است. غربی ها باید در مورد افغانستان صادقانه سیاست سالم که به نفع همه باشد وملت افغانستان هم آن را بپذیرد مدیریت کنند. با سیاست نادرست شان نه تنها ملت افغانستان تباه می شود بلکه تباهی را به سمت وسو خود نیز می کشانند.
خواست کشورهای غربی در حقیقت همین بود که یک دوره گذار را برای افغانستان ایجاد کنند. از اینکه حکومت افغانستان آن را نمی پذیرفت غربی ها برای قدرتمند شدن طالبان کمکی زیادی کردند وآنان اکنون به یک نیروی توانمند در میدان جنگ در افغانستان تبدیل شدند ودر برابر نیروهای نظامی حکومت افغانستان وخیزش های مردمی می جنگند. وگرنه طالب تا چند ماه قبل جرئت چنین جنگیدن را نداشت. ولی غربی ها متأسفانه اشتباه می کنند. سیاست مداران دیگر هم هستند که می خواهند وضعیت را بگونه دیگر به نفع شان در افغانستان تغییر دهند به مثل حامد کرزی. اما در این اواخر حامد کرزی هم یک درس خوب از رفتار طالبان گرفت وخدا کند دانسته باشد که طالب جز به خود با کسی دیگر وفا دار نیستند. همچنان افراد دیگر مانند خلیل زاد در پی ایجاد حکومت تک قومی در افغانستان است ودر ضمن با تغییر قانون اساسی این بار باید تصریح شود که رییس جمهور از قوم پشتون است تا که جنگ بر کرسی ریاست جمهوری میان اقوام را به یکبارگی از بین ببرد وتاریخ قوم گرایی حکومت را حفظ کنند واز دست ندهند. آنچه غربی ها برای افغانستان پیشکش می کنند دیگران از آن قسمی دیگر ویا بنحو دیگر می خواهند استفاده کنند. از این لحاظ غرب نمی تواند سیاست خود را به صورت سالم در افغانستان مدیریت کند ودر عوض باعث ایجاد نابسامانی ها وتشدید جنگ می شود که نشان دهنده ناکامی غرب در افغانستان نیز است. غربی ها باید در مورد افغانستان صادقانه سیاست سالم که به نفع همه باشد وملت افغانستان هم آن را بپذیرد مدیریت کنند. با سیاست نادرست شان نه تنها ملت افغانستان تباه می شود بلکه تباهی را به سمت وسو خود نیز می کشانند.