
همزمان با افزايش شديد خشونتها در افغانستان تلاشها برای به سرانجام رسيدن داستان صلح افغانستان همشدت گرفته است. داكتر عبدالله در رأس هيئتي- كه خودش آن را با صلاحیت تام ميداند- به دوحه سفر كرده بود. هيئت طالبان و زلمی خليلزاد نماينده آمريكا هم در دوحه به انتظار نشسته بودند. مذاكرات فشردهای در پشت درهای بسته برای ساعتهای مديد جريان داشت. طرف دولت بر آتشبس تأکید بيشتر دارد و نمايندگان دولت بر پیششرط خود مبنی بر آزادی هفت هزار زندانی طالبان و بيرون كردن سران اين گروه از ليست سياه سازمان ملل اصرار دارند. نشستهای مقدماتی تاکنون فقط دو روز آتشبس بيشتر نسبت به اعياد سالهای گذشته برای مردم به ارمغان آورده است.
شرايط اين دوره از مذاكرات با دورههای قبلی بسيار متفاوت است. اكنون طالبان بر بخش بسيار بزرگی از افغانستان سيطره داشته و شهرهای مهم افغانستان عملا در محاصره اين گروه قرار دارد. طالبان با تلاش ديپلماتيك بسيار و سفرهاي پياپي به كشورهاي صاحب نفوذ در افغانستان؛ درصدد جلبتوجه آنها برآمده و در اين امر تا حدود بسياری موفق هم بودهاند. برقراری تماس با كشورهايی چون هند، روسيه، ايران و كشورهای آسيای ميانه، گواه اين مطلب است. از سوی ديگر، اختلافات عميق بين سران حكومت مركزی در افغانستان و شكستها و عقبنشینیهای پياپی نيروهای امنيتی در مقابل طالبان، به سود اين گروه تمامشده و آنها از اين فرصت طلايی نهايت استفاده را بردهاند. مشكلات كنونی حكومت افغانستان تنها به اين موارد محدود نمیشود، فساد اداری و ناتوانی حكومت در جلب رضايت مردم از طريق خدمات دولتی وجهه حكومت را در ميان مردم افغانستان هم بهشدت مخدوش كرده است. اگر سابقه بسيار خشن و هولناك طالبان در دو دههی پيش در اذهان مردم زنده نميبود، اين دولت حتی توانايی مقاومت در همين اندازه را هم نداشت. طالبان در تمامی كشور نفوذ بسياری کردهاند. اگر به نقشه كنونی كشور نگاه كنيم، فقط مناطق مركزی افغانستان از نفوذ طالبان در امان مانده است. در اين دور مذاكرات، طالبان با دستپر و از موقعيت بسيار برتر نسبت به دورههای قبلی مذاكرات سخن خواهد گفت. درحالیکه طرف دولت ديگر آن موقعيت گذشته را ندارد.
پیشنهاد طالبان براي برقراری آتشبس سهماهه در بدل رهايی هفتهزار زندانی آنها از بند دولت افغانستان و بيرون كردن سران اين گروه از ليست سياه سازمان ملل، با توجه تجربه ناكام و تلخ پيشين دولت افغانستان در آزادی زندانيان اين گروه از حبس، برای دولت كنونی افغانستان قمار بزرگی است. آزاد شدن آن بخش از زندانيان طالبان نهتنها هيچ سودی برای حكومت و مردم افغانستان نداشت، بلكه باعث تقويت محسوس توانايی نظامی گروه طالبان شده و با برگشت اين افراد بهصف طالبان، ورق جنگ آهستهآهسته به نفع طالبان برگشت. در معامله پيشين، اين طالبان بود كه با زيركی تمام، مذاكرات را به نفع خود به پايان برد و توانست حكومت افغانستان را بهراحتی دور بزند. اما در قبال اين هديه بسيار ارزشمند دولت، طالبان بهايی نپرداختند. گزارشهای زيادی در آن زمان مبنی بر گروگانگيری غيرنظاميان و آزادی آنها بهعنوان اسيران دولتی از سوی طالبان در رسانهها پخش شد. قرار بود كه در بدل رهايی اين زندانيان، طالبان به ميز مذاكره برگردند اما با تغيير دولت آمريكا، عملا تعهدات طالبان به فراموشی رفته و با جذب مجدد آن پنج هزار زندانی، ماشين جنگی طالبان بهمراتب قویتر از گذشته شروع به فعاليت نظامی كرد. ازاینرو، بسيار بعيد است اگر دولت با آزادی زندانيان باقيمانده طالبان از بند خود موافقت كند؛ بهویژه اينكه طالبان در اين چند ماه اخير، مناطق بسياری را تصرف كرده و در مذاكره كنونی، از جايگاه بسيار بالاتری با حكومت افغانستان چانه خواهد زد.
پيشنهاد دولت افغانستان مبنی بر آتشبس فوری بدون برآورده كردن انتظارات طالبان، بسيار بعيد است كه موردتوافق اين گروه قرار گيرد. طالبان اكنون ازنظر نظامی بهمراتب قويتر از گذشته شده و ابتكار عمل را در جنگ به دست دارد. پذيرش آتشبس از سوی طالبان با مخالفت جدی فرماندهان ميدانی اين گروه مواجه خواهد شد. با توجه به موفقيتهای ارزشمند نظامی آنها خصوصاً در چند ماه اخير؛ فرماندهان و سربازان اين گروه اعتقاد كمتری برای حل بحران كنونی از راه مذاكره دارند. از سوی ديگر، توقف ماشين جنگی طالبان به معنی آغاز اختلاف در بين سربازان اين گروه خواهد بود. طالبان اكنون توانسته كه بهعنوان قدرت منسجم و برتر، ميدان را برای گروههای ستيزهجوی ديگر کاملاً تنگ كرده و حتی آنها را از ميدان بدر كند. اكنون تمامی مخالفان مسلح دولت زير پرچم طالبان جمع شدهاند. گروه داعش ازهمپاشیده و با ناپديد شدن ناگهانی ملا رسول و کشته شدن ملا عبدالمنان نيازی به دست افراد اين گروه، شاخه انشعابی گروه طالبان ديگر وجود خارجی ندارد. اگر روند پيشرويهای طالبان با موافقت با آتشبس متوقف و يا با كندی مواجه شود، نارضایتیهای جدیای را در بين افراد طالبان در پي خواهد داشت.
طالبان چه از جهت جايگاه نظامی و چه ازنظر كسب وجهه بينالمللی هیچگاه در بيست سال اخير اینطور كامياب و یکدست نبوده است.
باوجوداین، اما بخت و طالع يكسره با طالبان يار نيست. اين گروه با مشكل بسيار بزرگ و مهم «مشروعيت جهاني» دستوپنجه نرم ميكند. سازمان ملل و كشورهاي ديگر جهان بهصورت روشن به طالبان هشدار دادهاند كه حل مشكل افغانستان از طريق نظامی مشروعيت جهانی برای اين گروه به ارمغان نخواهد آورد. مخالفت صريح كشورهای منطقه و همسايههای افغانستان حتی پاكستان با برپايی نظام امارت اسلامی، مشكل ديگر اين گروه است كه آيندهی طالبان را با ابهام زيادی روبرو ساخته است. بعيد است كه كشورهای صاحب نفوذ در افغانستان اين كشور را به حال خود رها كرده و دوباره اين جغرافيا به مكان امنی برای لانه گزینی تروريستهای جهانی مبدل شود. ازاینرو، تا اينجای كار به نظر نمیرسد كه مشكل افغانستان راهحل نظامی داشته باشد. دولت افغانستان ناکامتر و ضعیفتر از گذشته بايد به صلح بينديشد. تامالاختيار بودن هيئت مذاکرهکننده هم نشان از عقبنشينی اشرف غنی از مواضع خود نسبت به گذشته دارد. طالبان ناامید از تسلط بر كشور از طريق نظامی و مخالفت صريح جهانی، بايد بهناچار تن به عقبنشينی و توجيه اعضای تندروتر و نظاميان ميدانی خود برای پذيرفتن واقعيتهای موجود بزند. کند شدن روند پيروزهای اخير اين گروه در ميدانهاي جنگ همانقدر كه برای طالبان ناخوشايند است، براي دولت خبر خوبی است. درست زمانی كه طالبان در جبهه جنگ به بنبست واقعی بربخورد، اين گروه حاضر خواهد بود تا واقعاً برای صلح مذاكره كند.
در حال حاضر بعيد است كه طالبان بهطورجدی تن به مذاكره و يافتن راهحل براي مشكل كشور كند. با توجه به واقعيتهاي ميدانی جنگ، ظاهراً گذر زمان به نفع دولت نيست. هم دولت و هم طالبان اين نكته را میدانند. اما ادامهی اين وضعيت ممكن است وجهه طالبان را در انظار جهانی مخدوش كند. تنها شانس طالبان در اين مورد اين است كه دولت كنوني افغانستان ناكارآمدي خود را به اثبات رسانيده و الترناتيو ديگري براي مردم افغانستان و جهانيان براي پر كردن خلاءقدرت در اين كشور وجود ندارد. طالبان از اين بابت سود بسياری ميبرند.