
مهسا امینی دختر ۲۲ ساله که هنگام سفر به تهران به دلیل بدحجابی توسط گشت ارشاد (پولیس مذهبی ایران) بازداشت و ساعات بعد به شفاخانه کسرا منتقل شد. او سه روز را در کما بود و بعد از آن جا باخت.
دولت ایران با پخش فیلم دوربین مداربسته وزرا گفته است که مهسا، در هنگام بازداشت لتوکوب نشده است اما مردم و برخی از مسوولان شفاخانه میگویند که ماموران گشت ارشاد با ضربه زدن به سرش او را به قتل رساندهاند
جان باختن او با موجی از واکنشها روبرو شده است. اعتراضاتی که در پی این اتفاق راهاندازی شده از خیلی جهات کمسابقه خوانده شده است. برخی از سینماگران زن ایرانی فیلمی از کشف حجاب خود را منتشر کرده، شماری موهای سر خود را تراشید و برخی در اعتراض به قتل مهسا توسط پولیس مذهبی ایران، روسری(چادر)های خود را آتش زده و فیلم آنرا منتشر کردهاند.
مهسا امینی که او را در خانه ژینا صدا میکردند. آناهیتا همتی، بازیگر تئاتر و سینمای ایران، با پخش فیلم کوتاه کردن موهایش نوشته است: “برای ژینای ایران.”
شماری دیگر از زنان در مراسم خاکسپاری مهسا در محل تولدش (سقز) دست به تظاهرات زده و روسریهایشان را از سر برداشتند. این حجم از اعتراضات و واکنشها بار دیگر با سرکوب پولیس ایران مواجه شد. پولیس با استفاده از گاز اشکآور مردم را متفرق کردند.
واکنشها به قتل مهسا امینی به مرزهای ایران خلاصه نشده است و مرزها و زبانهای زیادی به رنگ و بوی این اعتراضات آشنا شده است.
جی کی رولینگ، نویسندهی مشهور کتابهای هریپاتر از شجاعت زنان برای همراهی با مهسا امینی ستایش کرده است و نوشته است: شجاعت واقعی اینگونه است.
واکنشها در افغانستان
فضای شبکههای اجتماعی در افغانستان نیز آکنده از اندوه جان باختن مهسا شده است و کاربرانی زیاد به هشتگ مهسا امینی پیوسته اند.
مردم ایران و افغانستان که از بسیاری جهات ظلم و ستمهای مشابهی را تجربه کردهاند، موضوع مهسا امینی در این ميان به وحدت هر چه بیشتر مردم این دو جغرافیا کمک کرده است. کاربران پولیس مذهبی ایران را با ماموران امر به معروف طالبان و رژیم جمهوری اسلامی را با رژیم طالبان مقایسه کرده اند.
در این واکنشها حکومت جمهوری اسلامی ایران به کنایه یا به خشم به اسم طالبان ایرانی یاد شده است.
شاعران، هنرمندان، فعالان مدنی و به ویژه زنان با منتشر کردن عکسهایی از مهسا امینی و شعری از فاطمه اختصاری به هشتگ مهسا امینی پیوستهاند.
شعر فاطمه اختصاری: تاریک بود و سایههای بیوطن بودیم… ما زخمهای مشترک بودیم، زن بودیم!